محل تبلیغات شما



به نام خدا

 

 

با سلام و درود

خود یی مثل خوردن آب شوره که نه تنها ادمو سیراب  نمیکنه بلکه تشنه‌تر نیز میکنه .کاری باهات میکنه که عشق و دوست داشتن از یادت میره نه برات امیدی هست نه انگیزه‌ای فقط یک زندگی تکراری و کلافه‌بار میزاره که سر مسائل کوچیک عصبی میشی و حوصله هیچ کسی رو نداری و از همه حتی از خودت بدت میاد.

استمنا یا خود یی مانند یک کبریت که با شعله‌ای کوچیک میتونه همه جا رو به آتیش بکشه میتونه کل وجودت و زندگیتو رو ذره ذره بسوزونه و تو رو از داشتن چهره‌ای زیبا و شاداب و اندامی سالم و پر زور محروم کنه و تو رو مبتلا به ضعف بینایی و شنوایی ، ریزش مو، سستی کمر ، و ضعف استخوان و عضلات کند اما اصلی ‌ترین ضرر آن مربوط به اعصاب و روان و حافظه است تو رو به فردی زود رنج ، پرخاشگر و کم حافظه تبدیل میکند و همچنین مشکلاتی را که در بعد از ازدواج هم برای پسرها و هم دخترا ایجاد میکند مثل زود انزالی و تنوع طلبی

اما چاره چیست؟ چه کسی باید به داد ما برسد ؟ 

این همه ضرر و زیان تنها روی چه کسی اثر میگذارد؟ یا ضررش رو کی  میبینه

برای ترک دنبال روش‌های سخت و کتاب‌های مختلف و سایت‌های گوناگون نباشید زیرا شما برای ترک به دو چیز نیاز دارید: اولی خداست که همیشه منتظره تو برگردی به طرف اون و دومی خودت هستی ،تنها  خودت به درونت آگاهی داری تنها خودت هستی که میتونی دلسوز خودت باشی و به خودت کمک کنی.خود یی ممکنه باعث ضعیف شدن ارداه و اعتماد بنفس بشه ولی نمیتونه اونو از بین ببره.هنوز تو اراده و اعتماد به نفس داری که اقدام کنی

پس خودت انجام دادی خودتم باید ترک کنی اونقدر ادامه بدی تا کلا از یادت بره.

برای ترک این عمل تو باید در لحظه حال زندگی کنی و بیشتر حواست به افکارت و ذهنت باشه و مهم‌تر از همه نگاهت رو کنترل کنی و از نگاه به چیزهایی که باعث تحریکت میشن دوری کنی .

همانطور که آب میتونه انسان رو غرق کنه فکر بد نیز  اگر اختیار و آگاهی را از انسان بگیرد میتونه اونو غرق کنه نباید افکاری را که ما رو به تباهی میکشند به سرمان راه دهیم.

به امید پاکی تمامی دوستان و داشتن زندگی شاد و پرنشاط

 

 


بنام خدا

تنها زمانی میتوانید به حقیقت هستی برسید که ذهن تان در سکوت باشد زمانی که حاضر(در حال) باشید.

شما به این دلیل به تفکرتان معتاد میشوید زیرا با ان هویت میابید وحس بودن را به واسطه فعالیت ذهنی تجربه میکنید و احساس میکنید که اگر فکر نکنید متوقف می‌شوید.

احساس یا هیجان نقطه تلاقی ذهن و جسم است
این واکنش بدن به ذهن یا بازتاب ذهن در جسم است مثلا فکر حمله یا تفکری خصمانه انرژی را در بدن ازاد میکند که ما به ان عصبانیت میگوییم فکر در سر شماست ولی احساس به شدت جسمانی بوده که در بدن نمود می یاید.

ذهن نمیتواند چیزی را درک کند فقط شما میتوانید فقط گوش کنید هیچ چیز در گذشته و اینده اتفاق نیفتاده بلکه در حال اتفاق افتاده
علت اینکه برخی افراد عاشق فعالیتهای خطرناک مثل کوهنوردی،مسابقه اتومبیل رانی و. میشوند این است که انها را وادار میکند در لحظه حال باشند یعنی همان وضعیت به شدت سرزنده ای که از زمان ، مشکلات و فکر . رها هستند.

هر کاری اغلب بهتر از این است که هیچکاری انجام ندهید خصوصا اگر مدت طولانی است که در یک موقعیت ناخوشایند گرفتار شده اید.

اگر گذشته را کاوش کنید تبدیل به گودالی بی انتها میشود که همیشه چیزهای بیشتری است
حال ان چیزی که شما فکر میکنید نیست شما نمیتوانید در مورد حال فکر کنید ذهن توانایی درک ان را ندارد .برای درک فقط باید حضور داشته باشید.
هستی ، اگاهی و زندگی مترادف هستند.

گوش کردن به سکوت بلافاصله ارامشی درون شما ایجاد میکند تنها ارامش درونی است که میتواند سکوت درونی را درک کند.

به محض اینکه ذهن تمام توجه تان را به خود جلب کند شما از هستی جدا میشوید . زمانی که این اتفاق می افتد و برای اغلب افراد دائم اتفاق می افتد.شما دیگر در جسمتان ساکن نیستید ذهن تمام اگاهی شما را جذب میکند و انرا تبدیل به کالای ذهنی میکند.شما دیگر نمیتوانید فکرتان را متوقف کنیداگر تا انجا که ممکن است توجه تان را به بدنتان معطوف کنید.به حال متصل میشوید و دیگر خود را در دنیای بیرونی گم نمیکنید ودیگر در ذهنتان نیز گم نمیشوید احساس مانند موج یا لحظه ای است که به سطح دریای وجودتان امده است اما وقتی شما در بدنتان ساکن نباشید میتواند تا مدتها در شما دوام بیاورد و از انرژی شما استفاده کند.

 


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها